حفاظت از انرژی
هر ساختمان باید به گونهای طراحی و ساخته شود که نیاز آن به سوخت فسیلی به حداقل ممکن برسد. صورت پذیرفتن این اصل در عصرهای گذشته بدون هیچ شک و تردیدی با توجه به نحوه ساخت و سازها غیرقابل انکار می باشد و شاید تنها به سبب تنوع بسیار زیاد مصالح و فنآوریهای جدید در دوران معاصر چنین اصلی در ساختمانها به دست فراموشی سپرده شدهاست و این بار با اسفاده از مصالح گوناگون و یا با ترکیبهای مختلفی از آنها، ساختمانها، محیط را با توجه به نیازهای کاربران تغییر میدهند. اشاره به نظریه مجتمع زیستی نیز خالی از لطف نمیباشد، که از فراهم آوردن سرپناهی برای در امان ماندن در برابر سرما و یا ایجاد فضایی خنک برای سکونت افراد سرچشمه میگیرد، به این دلیل و همچنین وجود عوامل دیگر مردمان ساختمانهای خود را به خاطر مزایای متقابل فراوان در کنار یکدیگر بنا میکردند ساختمانهایی که در تعامل با اقلیم محلی و در تلاش برای کاهش وابستگی به سوخت فسیلی ساخته میشوند، نسبت به آپارتمانهای عادی امروزی، حامل تجربیاتی منفرد و مجزا بوده و در نتیجه، به عنوان تلاشهای نیمه کاره برای خلق معماری سبز مطرح میشوند. بسیاری از این تجربیات نیز بیشتر حاصل کار و تلاش انفرادی بوده، و بنابراین روشن است به عنوان اصلی پایدار در طراحیها و ساخت و سازهای جامعه امروز لحاظ نمیگردد.

هم خوانی با اقلیم
ساختمانها باید به گونهای طراحی شوند که قادر به استفاده از اقلیم و منابع انرژی محلی باشند. شکل و نحوه استقرار ساختمان و محل قرارگیری فضاهای داخلی آن میتوانند به گونهای باشد که موجب ارتفاع سطح آسایش درون ساختمان گردد و در عین حال از طریق عایقبندی صحیح سازه، موجبات کاهش مصرف سوخت فسیلی پدید آید. این دو فرآیند مذکور ناگریز دارای همپوشانی و نقاط مشترک فراوان میباشند.
پیش از گسترش همه جانبه مصرف سوخت فسیلی، چوب منبع اصلی انرژی به حساب می آمد که هنوز هم حدود ۱۵ درصد از انرژی امروز را تامین میکند. هنگامی که چوب کمیاب و نایاب شد برای بسیاری از مردم امری طبیعی بود که در راستای کاهش نیاز به چوب، برای تولید گرما از گرمای خورشید کمک بگیرند.
سنت طراحی با توجه به اقلیم برای ایجاد آسایش درون ساختمان به قوانین گرمایش محدود نمیشد بلکه در بسیاری از اقلیمها معماران ملزم به طراحی فضایی خنک برای پدیدآوردن شرایطی مطلوب در داخل ساختمان بود. راهحل امروزه استفاده از سیستمهای تهویه مطبوع هوا، تنها فرآیندی ناکارآمد در تقابل با اقلیم به شمار میرود، بلکه همراه با مصرف زیاد انرژی نیز میباشد، که حتی به هنگام ارزانی و فراوانی انرژی به دلیل آلودگی حاصل از آن اشتباه بشمار میآید.
استفاده از منابع تجدیدپذیر
کاهش استفاده از منابع جدید هر ساختمان باید به گونهای طراحی شود که استفاده از منابع جدید و تجدیدپذیر را به حداکثر برساند و در پایان عمر مفید خود، منبعی برای ایجاد سازههای دیگر بوجود بیاورد. گرچه جهت این اصل، همچون سایر اصول اشاره شده راهیست به سوی ساختمانهای جدید.
تغییر ساختمانهای موجود به منظور آماده ساختن آنها برای هماهنگی با نیازهای جدید بخصوص در مورد بهبود وضعیت ساختمان از لحاظ عملکرد و کارایی ممکن است با مشکلاتی همراه باشد. تغییر در بعضی از ساختمانهای قدیمی برای کاربردهای جدید میتواند هزینهها و مشکلات خاصی را با خود همراه داشته باشد. با این حال مزایای حاصل از استفاده مجدد از این ساختمانهای در کنار یکدیگر و درون یک محیط شهری میتواند بر مشکلات و هزینه غلبه نماید.
احترام به کاربران
معماری سبز به تمامی کاربران بنا احترام میگذارد.
به نظر میرسد که این اصل ارتباط اندکی با آلودگی ناشی از تغییرات اقلیم جهانی و تخریب لایه ازن داشتهباشد. اما فرآیند معماری سبز شامل احترام برای تمامی منابع مشترک در ساخت یک ساختمان کامل هستند که انسان آنها را از این چرخه خارج نمینماید.
بام سبز
تمامی اصول معماری سبز، نیازمند مشارکت در روندی کلگرا برای ساخت محیط مصنوع هستند. یافتن ساختمانهایی که تمام اصول معماری سبز را خود داشتهباشند کار سادهای نیست. چرا که معماری سبز هنوز به طور کامل شناخته نشدهاست. یک معماری سبز باید بیش از یک ساختمان منفرد قطعه خود را شامل شود و باید شامل یک شکل پایدار از محیط شهری باشد. شهر، موجودی فراتر از مجموعه ساختمانهاست.
استفاده از پوشش سبز در بام یا نمای ساختمان در اکثر کشورهای اروپایی و ایالات آمریکا رشد چشمگیری داشته که دلایل عمده آن علاوه از مبحث زیبایی شناسی معمارانه، پاسخگویی به عواملی همچون عایقسازی طبیعی ساختمان، استفاده از فضای مرده بام در جهت خلق فضای دلپذیر و خلق سطوح چشمنواز در نما، تلفیق ساختار مصنوع با طبیعت، کمک به کاهش آلودگی جوی و افزایش نسبت اکسیژن هوا و غیره میباشد. از طرفی طراحی ساختمان با بام سبز منجر به افزایش پایداری و مدیریت صحیح بارانهای سیلآسا و آب باران میگردد. در این میان ضوابط مختلفی برای این سیستم در حال بررسی بوده و ساخت انواع باغ بامها نیازمند تصمیمات برنامه ریزی شدهاست که برای حصول نتیجه مدنظر، نیازمند داشتن آگاهی و اطلاع از نحوه استفاده از آن است. بامهای سبز قابلیت نگهداری و کنترل وزن خاک، باران و برف،مسیر تعبیه شده پیاده و دیگر موارد را فراتر از سیستم مهندسی بام دارد. معمولاً کارخانههای سازنده دو مشخصه را برای باغ بامها درنظر میگیرند که عبارتند از بامهای متراکم و فشرده، و بامهای گسترده و وسیع. بکارگیری هر یک از این مشخصهها به تعریف نوع استفاده از باغ بام، تنوع گیاهی مدنظر و میزان هزینه مدنظر برای ساخت و نگهداری ان بستگی دارد.