خط
خطوط در طراحی داخلی نقش عمدهای دارند. خطوط در ایجاد نقوش و یا هدایت دید انسان به جهت خاصی موثرند. با استفاده از توالی خط میتوان ریتم خاصی را ایجاد کرد و یا خطای بصری ایجاد کرد که باعث شود با تشدید پرسپکتیو فضا بزرگتر به نظر آید. خطوط افقی فضایی آرامش بخش را ایجاد میکنند در حالی که خطوط عمودی و مورب حرکت و انرژی به همراه دارند. خطوط منحنی نوعی لطافت و زنانگی به همراه دارند و خطوط مستقیم نمایشگر قدرت هستند. با ترکیب خطوط متفاوت در فضا میتوان در نهایت نوعی تعادل بصری ایجاد نمود و حس راحتی را برای کاربر فضا به ارمغان آورد.
شکل یا فرم
اشکال در فضا عینیت سه بعدی می یابند. هر قطعه از مبلمان و وسایل تزئینی شکل خاص خود را دارند برخی با خطوط راست گوشه و برخی با خطوط نرم و منحنی طراحی شدهاند. یک مبل مکعب شکل میتواند با میز دایره مانند تلطیف شود. به طور کلی فضایی مردانه و جدی لازم است از فرمهای راست گوشه و مربع یا مستطیل بهره برد. در یک فضای لطیف و زنانه فرمهای منحنی و دایره وار بیشتر خودنمایی میکنند. بر اساس خواست و دیدگاه کارفرما می توانید سمت و سوی طراحی را معین کنید و اشکال یا فرمهای معینی را در طرح بهکار برید.

رنگ
رنگ از اثربخشترین عناصر طراحی است. رنگها توانایی اثرگذاری بر خلق و خوی انسان را دارند. در انتخاب رنگ در مرحله اول در درون خود رنگی را که به شما آرامش می دهد یا به نظرتان دلنشین است تصور کنید و پس از آن رنگهای همنشین را بر اساس چرخه رنگ انتخاب نمایید. در چرخه رنگ، رنگها به سه دسته تقسیم میشوند:
رنگهای اصلی(اولیه): زرد، قرمز، آبی
رنگهای ثانویه: از ترکیب رنگهای اصلی به میزان مساوی دست میآید بنفش= قرمز+آبی، سبز= زرد+آبی، نارنجی= زرد+قرمز
رنگهای ثالث: از ترکیب رنگهای اصلی به میزان نامساوی دست میآیند و در چرخه رنگ فضای بین رنگهای اصلی و ثانویه را پر میکنند.
اضافه کردن رنگ سیاه یا خاکستری به خلق سایه های متفاوت از رنگ میانجامد. اضافه کردن رنگ سفید تونالیتههای رنگی را خلق میکنند و از خلوص رنگ میکاهد. استفاده از رنگهای چرخه رنگ میتواند به اشکال مختلف باشد از جمله: رنگهای مونوکروم: استفاده از تونالیته های متفاوت از یک رنگ که با اضافه کردن رنگ سفید یا سیاه به آن رنگ به دست می آید. رنگهای آنالوگ: رنگهایی که در چرخه رنگ درکنار هم قرار میگیرند را شامل میشود. مکمل: رنگهایی هستند که در چرخه رنگ روبروی یکدیگرند و در مجموع سه رنگ اصلی را در ترکیب خود دارند. مثل زرد مکمل بنفش، قرمز مکمل سبز و آبی مکمل نارنجی است. رنگهای مکمل تحرک و هیجان بیشتری نسبت به سایر رنگها به همراه دارند در حالی که رنگهای مونوکروم یا آنالوگ هماهنگی و آرامش را القا میکنند. نحوه انتخاب و گزینش رنگها در کنار هم به نوع فضا و سلیقه و دیدگاه کاربر فضا وابسته است. رنگ، همه عناصر فضا از دیوارها، کفپوش، مبلمان و وسایل تزئینی را در میگیرد و باید برای همه آنها اندیشده شود.
نقش
عناصر طراحی مانند پردهها، مبلمان، فرش و بسیاری از آثار هنری نقوش مختلفی دارند. برخی از این نقوش پیشینه تاریخی دارند، برخی شرقی و برخی متعلق به غرب هستند برخی دیگر نیز سبک و دورهای از طراحی را تداعی میکنند(مانند نقوش رترو) و یا یک تهمایه رنگی خاص را به فضا ببخشند. مقیاس، رنگ و میزان قدرت نقوش را میبایست حین استفاده از آنها مدنظر قرارداد.
سه عامل مهم در انتخاب نقش برای یک فضا عبارتند از:
اندازه فضا
مقیاس اشکال تشکیلدهنده نقش
شدت رنگهای نقوش
به طور کلی نقوش کوچکتر با رنگهای ملایم اثر تلطیف کنندهتری دارند و فضا را بزرگتر نشان میدهند. در مقابل فضاهای مزین به نقوش بزرگ با رنگهای قوی فضا را کوچکتر جلوه خواهند داد. به عنوان مثال در فضایی که دیوارهها و بدنههای آن با نقوش شلوغ پوشانیده شدهاند باقی عناصر میبایست در نهایت سادگی در رنگ و نقش باشند به نحوی که در نهایت کار به تعادل بصری دست یابیم.
بافت
بافت از طریق حس لامسه قابل درک میباشد و گاه نیز از طریق بینایی به استفاده کننده منتقل می شود. هر پارچه و یا چوب بافت مخصوص به خود را داراست. پشم، کتان و یا ابریشم هر یک منتقل کننده احساس خاصی می باشند. پارچههای کتانی احساسی صمیمی و خودمانی در تضاد با ابریشم که احساسی اشرافی را دارد منتقل میسازد. در یک فضای بدون نقش به راحتی میتوان با استفاده از بافت فضا را از سادگی محض به سوی پیچیدگی پیش برد.
چهار نوع بافت که در محیط اطراف تجربه میگردد به شرح زیر می باشد:
بافت نرم: انواع پارچهها
بافت سخت: آجر، کاشی، چوب براق، شیشه مات
بافت خشن: کنده درخت، گچ و سیمان پرداخت نشده که فضا را کوچکتر نشان میدهند.
بافت صیقلی: شیشه، فلز آبکاری شده، آینه، که همگی فضا را بازتر و بزرگتر نشان میدهند.
برای تعادل بخشیدن به فضای طراحی حتماً میبایست نسبتهای سطوح سخت و نرم را مدنظر داشت. برخلاف دیگر عناصر طراحی، هنگامی که بافتهای متضاد نرم و سخت و خشن و صیقلی به درستی با هم ترکیب شوند، بیشترین تاثیرگذاری و جلوه را خواهند داشت و احساساتی نظیر حس کنجکاوی و رؤیاپردازی را به بیننده منتقل خواهند ساخت.